Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، ماجرای انتخابات ۱۴۰۰ و فراز و نشیب آن یک طرف، رفتار اصلاح‌طلبان و اما و اگرهای سیاسی‌شان هم یک طرف؛ از یک سو سیدمحمد خاتمی فرمان انتخاباتی می‌دهد و علم «نهاد اجماع‌ساز» برای رسیدن به یک استراتژی مشخص، برپا می‌شود از سوی دیگر هنوز در این میدان افرادی میان آمدن و نیامدن مردد هستند و کنار نشستن را بیشتر به صلاح و مصلحت جناح چپ می‌دانند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

درست در همین ایام است که خبر دست به قلم شدن سید محمد خاتمی و نامه‌اش به رهبر انقلاب خبرساز می‌شود و بار دیگر موج گمانه‌زنی‌ها را به راه می‌اندازد. به سراغ محمد سلامتی دبیرکل سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران  رفتیم و این سوالات را با او در میان گذاشتیم.

سلامتی معتقد است اگر تعدادی از اصلاح‌طلبان برای شرکت در انتخابات مردد هستند به دلیل رفتار شورای نگهبان در انتخابات اخیر و بررسی صلاحیت‌ها  و همچنین کاهش میل و رغبت مردم برای مشارکت در انتخابات  است. او نهاد اجماع‌ساز را امیدوارکننده‌تر از شورایعالی سیاست‌گذاری می‌داند و این نهاد را نهادی برآمده از احزاب معرفی می‌کند، برخلاف شورایعالی سیاست‌گذاری که نهادی ساخته و پرداخته جبهه هماهنگی اصلاحات بود. 

سلامتی درباره نامه خاتمی به رهبری هم صحبت کرد و به نوعی این نامه را در راستای هموار کردن راه اصلاح‌طلبان برای حضور در انتخابات دانست.

آنچه در ادامه می‌خوانید مشروح این گفت و گو است: 

**********

آقای سلامتی! هنوز در میان اصلاح طلبان نگاه تردید آمیز را برای شرکت در انتخابات می توان مشاهده کرد و عده ای معتقدند به جای آنکه اصلاح طلبان به میدان انتخابات بیایند و یک شکست را در کارنامه خود رقم بزنند تماشاچی باشند و دولت و مجلس را زیر نظر بگیرند تا در دوره بعد بتوانند خود را تقویت کنند آیا شما هم از کسانی هستید که این نگاه را ترجیح می‌دهید؟

 به نظر می رسد نگاه تردید آمیز در مورد شرکت یا عدم شرکت در انتخابات آینده در میان برخی از اصلاح طلبان،حداقل ناشی از دو چالش احتمالی باشد.اول ردصلاحیت کاندیداهای اصلی اصلاح طلبان که به نظر این دوستان، عملا شرکت در انتخابات را بی معنی می کند و دوم و مهم تر از آن این که باتوجه به تجربه انتخابات اسفند ماه گذشته، احتمال تکرار عدم حضور حد اکثری مردم درانتخابات آینده که دور از ذهن نیست.  

موفقیت اصلاح طلبان در گرو مشارکت حداکثری مردم در انتخابات است

لذا از آنجا که موفقیت اصلاح طلبان در گرو حضور حداکثری مردم در انتخابات است، عدم تحقق این امر،شکست مجددی را نصیب اصلاح طلبان خواهد کرد. اما به نظر من این دو چالش احتمالی نباید موجب جلوگیری از تحرک فعلی اصلاح طلبان در جهت مشارکت جدی در انتخابات باشد. اصولا فلسفه وجودی احزاب، علاوه بر دفاع از مطالبات و منافع اقشار مختلف جامعه که نمایندگی آن ها را برعهده گرفته اند،تلاش در جهت ایجاد شرایط مناسب برای پی گیری از این مطالبات و منافع است.

لذا آن ها باید ضمن اعلام برنامه های خود و تبلیغ آن تلاش کنند تا رسالت پیشتازی خود را به عنوان نمایندگان فکری و سخنگویان اقشار وسیعی از جامعه که طبقات محروم و متوسط را دربر می گیرد،انجام دهند. در غیر این صورت آن ها نمی توانند پاسخگوی کوتاهی های خود در این زمینه باشند. در نهایت اگر تلاش اصلاح طلبان مؤثر واقع نشود و زمینه حضور در عرصه انتخابات از آن ها گرفته  شود و عدم شرکت بر آن ها تحمیل شود، عذر آن ها موجه و مسئولیت آن برعهده دیگران خواهد بود.لذا به نظر من جبهه اصلاحات هیچ گاه نباید تماشاچی بوده و منتظر تکرار سوء مدیریت طرف مقابل برای ارتقاء وجهه اش باشد. مردم نیز به سخنگویان فعال بیشتر از سخنگویان منفعل اعتماد دارند.

شورایعالی سیاستگذاری موفق عمل کرد اما...

اصلاح طلبان با سازوکار جدید قرار است وارد انتخابات ۱۴۰۰ شوند شما چقدر به این ساز و کار جدید امیدوار هستید؟

به نظر من سازوکارهای گذشته اصلاح طلبان برای انتخابات، علیرغم انتقاداتی که به آن ها می شد واشکالاتی که داشتند،در محدوده وظایفی که برای آن ها تعریف شده بود، موفق بوده اند.این سازو کارها به تدریج تکمیل شدند.می‌توان گفت سازوکار جدید مرحله تکامل یافته ای است که تقریبا همه احزاب عضو را که خود در این خصوص تصمیم گیرنده بودند، راضی کرده است. بنابراین باتوجه به رضایت اعضا می توان به آن امیدوار بود.

یعنی این ساز و کار چه تفاوتی با شورایعالی سیاست‌گذاری دارد؟ چون هنوزم منتقدانی به این نهاد اجماع ساز وجود دارد و آن را شبیه شورایعالی می دانند.

ساختار شورای عالی سیاستگذاری، توسط" شورای هماهنگی جبهه اصلاحات" که متشکل از احزاب جبهه اصلاحات است تشکیل نشده بود. این خود به عنوان یک نقطه ضعف  وعامل تضعیف تحزب تلقی می شد.علاوه بر این در شورای عالی سیاستگذاری شخصیت های حقیقی عضو دارای حق رایی مثل احزاب عضو داشتند که یکی از چالش برانگیزترین موارد بود. درسازو کار جدید این دو مشکل برطرف شده است به این معنی که اولا سازوکار جدید که عنوان"نهاد اجماع ساز اصلاح طلبان"را به آن داده اند، نهادی انتخابی از سوی" شورای هماهنگی جبهه اصلاحات" است و ثانیا اعضای حقیقی عضو حالت مشورتی داشته و دارای حق رای نمی باشند. از این مهمتر این که در ساختار جدید ترکیب اشخاص حقیقی طوری انتخاب شدند که موضوع نسبتا مسئله ساز" وزن متفاوت" احزاب که ناشی از عملکرد متفاوت آن ها تلقی می شد را، نیز حل کرده است.

به تعامل و کارآیی بهزاد نبوی می توان امید داشت

چقدر حضور بهزاد نبوی در راس نهاد اجماع ساز می‌تواند امیدبخش باشد؟

 از آن جا که برخلاف سازوکارهای گذشته، رییس این نهاد از سوی خود اعضا انتخاب شده است، می توان بیشتربه تعامل و کارآیی آن امید داشت.

اصلاح طلبان ظرفیت جذب آراء خاکستری را دارند

آقای سلامتی آیا درباره میزان مشارکت و جلب مشارکت مردم هم در جریان اصلاحات بحث شده است، در واقع آیا این توانایی را در اصلاح‌طلبان می‌بینید که بتوانند یک بار دیگر آرای خاکستری را پای صندوق‌های رای جمع کنند؟

تاجایی که من می دانم هنوز بحث جدی درمورد انتخابات در"نهاد اجماع ساز اصلاح طلبان"صورت نگرفته است.اما به نظر من هنر سیاسیون و احزاب این است که شرایط سیاسی جامعه را به سمتی پیش ببرند که اقتضای اهدافشان است. اصلاح طلبان بالقوه این ظرفیت را دارند، آن ها باید تلاش کنند آن را به فعل درآورند. اصلاح طلبان باید بدنه جامعه را هرچه بیشتر به حضور حداکثری در انتخابات ترغیب کنند و آثار ناگوار عدم حضور آن ها را توضیح دهند.

باید از نامه خاتمی به رهبر انقلاب استقبال کرد

 اخیرا سید محمد خاتمی نامه‌ای به رهبری نوشته است هرچند نامه‌نگاری روسای جمهوری به رهبری مسبوق به سابقه بوده است و چیز عجیبی نیست اما تحلیل هایی مطرح است. تحلیل شما از دست به قلم شدن آقای خاتمی چیست؟

شرایط جامعه شرایط مناسبی نیست . تغییر این شرایط همکاری و معاضدت همه نیروها را می طلبد.لذا یکی از وظایف مهم و اساسی مسئولین و دست اندرکاران در این مرحله کمک به ایجاد وحدت و همدلی برای مقابله با بحران موجوداست.

فقط این کار می تواند مقاومت را در برابر توطئه های دشمنان بالا ببرد. لذا هر انگیزه  برای تعلل در این زمینه باید تحت الشعاع این مهم قرار گیرد. من از محتوای نامه آقای خاتمی اطلاعی ندارم .اما اگرمحتوای آن باتوجه به شرایط کشور، تحلیل وضع موجود و ارائه راهکار و اعلام آمادگی برای کمک باشد،به نظر من باید حتما از آن استقبال کرد.

شاید نامه خاتمی تاثیری بر وضعیت اصلاح طلبان در حاکمیت بگذارد

 به نظر شما این نامه می تواند در تغییر وضعیت اصلاح طلبان در حاکمیت (بیشتر مسئله تائید صلاحیت کاندیداها) تاثیر گذار باشد؟ 

برای برون رفت از وضع فعلی انتظار این است که چنین تاثیری داشته باشد.اگر چنین اثری از خود به جا به گذارد،نشاط کم سابقه ای ایجاد می کند که تضمین کننده حل بسیاری از مشکلات خواهد بود.

27216

کد خبر 1492275

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: محمد سلامتی اصلاح طلبان سید محمد خاتمی شرکت در انتخابات نهاد اجماع ساز اصلاح طلبان اصلاح طلبان جبهه اصلاحات نامه خاتمی نظر من کار جدید

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۲۰۵۴۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

حمله تند عباس عبدی به اصولگرایانی که مهدی نصیری را اصلاح‌طلب می‌دانند

عباس عبدی طی یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: ماجرا این است که آقای مهدی نصیری اعلام کرده که برای یک سفر خانوادگی مدتی را عازم کانادا شده است.

وی در چند سال اخیر مواضع به نسبت رادیکالی علیه ساختار موجود داشت و آشکارا هم بیان و تبلیغ می‌کرد. اتفاقا مواضعی که داشت بخش اصلی اصلاح‌طلبان با آن همراهی نمی‌کردند، هر چند از این نظر که وی منسوب به جناح اصولگرا بود و این حرف‌ها را می‌زد، غیرمنتظره نیست که برخی اصلاح‌طلبان هم مثل اغلب مردم استقبال می‌کردند، چون این مواضع از سوی خود اصولگرایان یا منشعبین آنان زده می‌شد، ولی آقای نصیری هیچ نسبتی با اصلاح‌طلبی به عنوان یک مجموعه‌ای با پیشینه‌ای فکری و سیاسی نداشت و هنوز هم به لحاظ مبانی فکری به مجموعه اصولگرایان نزدیک‌تر است.

البته این فقدان نسبت را نه به عنوان نقطه قوت ایشان می‌گویم و نه به عنوان نقطه ضعف، بلکه یک واقعیت است. ایشان تا زمانی که ایران بودند مواضع رادیکال خود را اظهار می‌کردند، مواضعی که اگر یک نفر از اصلاح‌طلبان اندکی از آن مواضع را می‌گرفت، در چشم به‌هم زدنی بازداشت و بازجویی می‌شد و جایش در زندان بود.

اتفاقا بهترین دلیلی که وی منسوب به اصلاح‌طلبان نیست، همین مصونیت سیاسی و قضایی ناگفته و نانوشته‌ای است که در عمل، مجموعه اصولگرایان از آن بهره‌مندند.

البته آقای نصیری ارتباطات گوناگونی داشت، با اصلاح‌طلبان هم نشست و برخاست داشت، همچنان که با دیگران داشت، ولی هیچ‌گاه به عنوان یک فعال اصلاح‌طلب نه خودش را معرفی می‌کرد و نه کسی به چنین صفتی او را می‌شناخت. شاید هم سعی می‌شد که با چند تن دیگر از دوستان خودشان، جریانی به جز اصلاح‌طلبان و اصولگرایان راه بیندازند که نمی‌دانم چرا نشد یا شاید هم از ابتدا در پی آن نبودند.

حالا و پس از طرح رویکردی سیاسی از جانب او، یک روزنامه وابسته به جناح نواصولگرایان نوشته است که «مهدی نصیری «باطن» اصلاح‌طلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاح‌طلبان که سال‌هاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبه‌رو شده‌اند، از اینکه یک تازه‌وارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، به‌شدت دلخور و هراسان شده‌اند و در اقدامی سیستماتیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده می‌گیرد. غافل از آنکه وقتی چندین سال است تریبونی برای اظهارات او شده‌اند، حالا که یک‌باره نصیری به صحرای سلطنت و براندازی و ضدانقلابی‌گری محض زده است، دیگر کسی از اصلاح‌طلبان نمی‌پذیرد که نصیری را از خود ندانند.»

ابتدا بهتر بود که پیش‌تر با دوستان خود هماهنگ می‌کردند، زیرا اغلب کسانی که موضع مطلوب رسمی گرفته‌اند به درخواست دوستان همان روزنامه بود. مگر آنان که نقدی بی‌طرفانه داشتند. علت نیز روشن است.

من در گفت‌وگویی با خبرآنلاین در همین مورد گفتم که چرا جناح حاکم در این موضوع سکوت کرده است؟ در درجه اول، چون حرف‌های خودشان در نقد آقای نصیری را موثر نمی‌دانند. به علاوه نمی‌خواهند شرمندگی حضور وی در جناح متبوع را یادآور شوند و مسوولیت افکار و رفتار متضاد خود را بپذیرند، افکار و رفتاری که موجب این‌گونه ریزش‌ها شده است. اگر آقای نصیری جایی در میان اصلاح‌طلبان برای خودش می‌یافت احتمالا به آن سوی آب نگاه نمی‌کرد.

گرچه این نحوه نوشتن ناشی از بی‌صداقتی و دورویی است، ولی بی‌عقلی نیز در آن موج می‌زند. چرا؟ فرض کنیم که ادعای نویسنده درست باشد. آیا یک لحظه پیش خود فکر نکرده که اگر اصلاح‌طلبان هم سلطنت‌طلب شده باشند، حتما افراد با گرایش‌های فراتر از اصلاح‌طلبی هم شده‌اند، پس چه کسی برای سیاست رسمی می‌ماند؟ شما که حداکثر ۱۵درصد (با ارفاق) بیشتر نیستید، آن‌هم ۱۵درصد که به لحاظ متغیر‌های اصلی جامعه جزو بخش‌های ضعیف‌تر و کم‌اثرتر است.

اگر اندکی، فقط اندکی درایت بود، حتی باید آقای نصیری را هم به نحوی توجیه و اصرار می‌کردید که وی هم طرفدار سلطنت نیست، حالا یک حرفی زده، وقتی دید که نظراتش درست نیست برمی‌گردد و...، ولی به جای این‌ها یک مجموعه اصلی انقلاب که بسیار فراتر از کل اصولگرایان هستند را نیز باطن‌شناسی می‌کنید و نصیری را باطن آن‌ها می‌دانید. آی‌کیو، در اندازه گنجشک هم نیست.

دیگر خبرها

  • هدف رادیکال‌ها از تبلیغ سبک زندگی غیررسمی چیست؟ / ادعای یک روزنامه اصلاح‌طلب درباره یک لیست انتخاباتی!
  • نامه ۱۰ انجمن بزرگ تولیدی به رهبر انقلاب
  • ادعای بدون سند حجاریان درباره روحانی/ سخنی که خاندوزی باید تکذیب کند
  • حمله تند عباس عبدی به اصولگرایانی که مهدی نصیری را اصلاح‌طلب می‌دانند
  • اصلاح‌طلبان؟ خیر، متشکرم!
  • ماده واحده «اصلاح ماده ۴ آیین‌نامه شورای تخصصی حوزوی» ابلاغ شد
  • ماده واحده «اصلاح ماده 4 آیین‌نامه شورای تخصصی حوزوی»
  • واکنش به اظهارات حسن روحانی درباره دلایل رد صلاحیت خود | آخرین وضعیت لایحه حجاب | شورای نگهبان به مصوبه متناسب‌سازی حقوق بازنشستگان ایراد گرفت؟
  • افغانستانی‌ها بمانند یا بروند؟!/ ردّ پای ۲۰ ساله لیدر اصلاح‌طلبان در مشکلات مردم و ایران
  • افغانستانی‌ها بمانند یا بروند؟!/ ردّ پای 20 ساله لیدر اصلاح‌طلبان در مشکلات مردم و ایران